انشاء درباره فصل تابستان
انشاء درباره فصل تابستان
تابستان که فصل دوم سال می باشد در آن روزها بلند و شبها کوتاه
و هوا گرم می شود. میوه های مختلف می رسد درختان همه سرسبز
و خرم بوده و برای مسافرت به نقاط سردسیر کوهستانی مناسب
می باشد اوایل تابستان امسال به یکی از روستاهای اصفهان که
خیلی هوای آن مطبوع و مناسب می باشد رفتیم در این دهکده
که در دامنه کوه بزرگی واقع شده و قسمتی از آن داخل دره ای زیبا و
خوش آب و هوا قرار گرفته پرندگان با صداهای مختلف و دلنواز چهچه
می زدند در اوایل تیرماه عازم مسافرت به این دهکده شدیم. قسمتی
از این مسافرت را با قطار شروع نموده و قسمت دیگر آنرا با اتومبیل و
قسمت آخر را که راههای کوهستانی داشت با اسب راه آنرا طی نمودیم
و نزدیک ظهر وارد این دهکده شدیم . واقعا هوای آن خیلی سالم و
خوب بود عموی ما که در آن دهکده ساکن بود با گرمی ما را پذیرفت
و استقبال نمود هوای آن دهکده طوری بود که خستگی سکونت در
شهر با دودهای فراوان را از تن ما بدر کرد و به اصطلاح بسیار سفر باید
تاپخته شود خامی . گردش در دهکده،دیدن مناظر قشنگ، تماشای
کوهها و دیدن درختان خرم و محصولات این آبادی و هوای پاک آن به تن
ما جان تازه ای داد هر روز با برنامه معین ورزش می کردیم و در کنار
رودخانه شنا و ماهیگیری می نمودیم ظهرها به مسجد روستا رفته و
در نماز جماعت شرکت می نمودیم شبها نیز در جمع روستائیان که از
کار خسته مراجعت کرده بودند شرکت می کردیم چون هوای دهکده
صاف و روشن بود ماه و ستارگان در آسمان می درخشیدند و ما را
آرامش جان و روان می دادند. این سفر تابستان که در حقیقت خیلی
به ما خوش گذشت و احساس تندرستی و راحتی می کردیم در پانزدهم
شهریور امسال مدت این مسافرت پایان یافت و ما با خوشحالی پس
از خداحافظی از دهکده به تهران مراجعت نمودیم بسیار خوش گذشت
که می گویند:
عمر اگر خوش گذرد زندگی نوح کم است-وربه سختی گذرد نیمه نفس بسیار است
بزرگان و دانشمندان همیشه توصیه و سفارش کرده اند که مسافرت نمائید
زیرا ماندن در خانه و مسافرت نکردن مانند آن است که انسان در بند و زندان
باشد و به قول شاعر:
قدر مردم سفر پدید آرد
خانه خویش مرد را بند است
چون به سنگ اندرون بود گوهر
کس نداند که قیمتش چند است